مقاله این هفته که مطالعه کردم برام خیلی جالب بود، بخوانید و از آن استفاده کنید:
در قلب هر کسب و کاری بدهی های فناوری قدیمی وجود دارد که با توجه به تغییر فناوری و تغییر افراد سازمان نیاز به زمان و هزینه زیادی دارد؛ برای تان خبر خوشی داریم، با استفاده از هوش مصنوعی می توانید تا ۵۰٪ هزینه و زمان را کاهش دهید و کد های جدید و بهتری داشته باشید.
هدف یک تلاش نوسازی با فناوری قدیمی نباید تبدیل خطوط کد باشد. باید برای بهبود سیستم ها و فرآیندها باشد تا کسب و کار بتواند ارزش بیشتری ایجاد کند. این بدان معناست که از هوش مصنوعی برای درک کدهایی که در حال حاضر دارید استفاده کنید، تعیین کنید چه چیزی برای ایجاد ارزش تجاری لازم است و سپس فرآیندهای لازم برای دستیابی به آن نتیجه را بروز کنید.
صاحبان کسب و کار باید این را در نظر داشته باشند کل فرایند تولید نرم افزار را بروز کنند نه فقط کدها را... معماری، طراحی، تست، فرایند و حتی در امنیت از هوش مصنوعی استفاده کنند تا بتوانند بهترین ارزش را کسب کنند. در این وضعیت وظیفه افراد و کارشناسان سازمان هدایت و نظارت و بررسی KPI ها و ارائه فیدبک می باشد.
قدرت رویکرد هماهنگشده هوش مصنوعی در یکی از شرکتهای بانکی که سالها در تلاش برای مدرنسازی مینفریم خود ناموفق بود، واقعی شد. هنگامی که مجموعه بزرگی از عوامل هوش مصنوعی را به کار گرفت، این بانک توانست تعدادی از اجزای اصلی را به عنوان بخشی از مهاجرت به وضعیت هدف جاوا، انگولار UI و PostgreSQL منتقل کرده و بهبود بخشد. به دنبال مدرن سازی 20000 خط کد، این شرکت تخمین زده بود که برای تکمیل انتقال به 700 تا 800 ساعت زمان نیاز دارد. رویکرد هماهنگشده هوش مصنوعی این تخمین را تا ۴۰ درصد کاهش داد. برای مثال، مرحله نگاشت رابطه از 30 تا 40 ساعت برای تکمیل به حدود پنج ساعت رسید.
برای اسکیل کردن هوش مصنوعی در کسب و کار یعنی داشتن چیزی برای حل همه مشکلات دو چیز لازم داریم:
- کارخانه.:کارخانه گروهی از افراد است که چندین عامل هوش مصنوعی را توسعه و مدیریت میکنند تا یک فرآیند سرتاسر خاص را اجرا کنند.
- پلتفرم: پلتفرم هوش مصنوعی مجموعه ای استاندارد از خدمات و قابلیت های قابل استفاده مجدد است که کارخانه ها می توانند به آن دسترسی داشته باشند.
برای استفاده از هوش مصنوعی که کسب و کار را مانند یک ارکستر یکپارچه و توسعه یافته کند نیاز است، از استعداد، فناوری و مفاهیم مدل عملیاتی پیشی بگیرید. همانطور که این رویکرد چند عاملی مقیاس می شود، شرکت ها باید پیامدهای تجاری را درک کرده و برای آن برنامه ریزی کنند. اینها شامل نحوه بازنگری استراتژی استعداد و برنامه های مهارت مجدد، نحوه انطباق مدل عملیاتی شما و نحوه تغییر هزینه های عملیاتی و مخارج سرمایه، از جمله اولویت های دیگر است. اینها مسائلی در سطح مدیر عامل و هیئت مدیره هستند که نیاز به برنامه ریزی مدبرانه دارند.
دیدگاه خود را بنویسید